آتیلا جانآتیلا جان، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 30 روز سن داره

ღ آتیلا جون ... ღ

نوشتن این وبلاگ از اولین نشانه های وجودت در دنیایمان آغاز شد

دوباره خاطرات

سلام و... خب بهتره كه مخاطبم تو باشي، آره خودت... الان چند وقتيه كه اينجا بوي گرد و غبار گرفته... خاطرات كه نباشن، زندگي بوي كهنه گي ميگيره و دلتنگي... ي چيزايي فراموش ميشن كه به اندازه ي تمام دنيا ارزشمندن و بودنشون ي گوشه ، ي وقتهايي بهترين حس و حال و برات ميسازه... نميدونم كه چطور شد راهم به اينجا افتاد و شروع كردم به نوشتن، نميدونمم از كجا بايد شروع كنم ، الان چند ساليه كه اينجا نميام و غريبه شدم ي جورايي... بالاخره سه سال ميگذره و خيلي چيزا تغيير كردن، اينجا هم تغيير كرده... يادش بخير كه ي زموني تنها دنياي مجازيمون اينجا بود...   خب بگذريم ... فك كنم با چند تا عكس شروع كنيم بد نباشه...   ...
8 شهريور 1396
1